" فساد " واژه غریبه با زندگی روزمره ما نیست ، اتفاقی هم نیست که با شنیدن این کلمه ابروها را در بکشیم و رو ترش کنیم یا به حسرت و افسوس سری تکان بدهیم و یا حتی به جست و جوی ریشه ها و دلایلش برآییم .
انگار شنیدن نام فساد با پسوندهایش و اخبار مکرر از آن به بخشی جدایی ناپذیر از کار ، زندگی و روابط روزمره ما ایرانیان بدل شده است .
" فساد " ریشه های مستحکم و عمیقی در ایران دارد اما آشناترین نوع آن " فساد مالی " است : فساد مالی در بیمه ایران ، فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی گروه " امیر منصور آریا " ، فساد مالی هزار میلیارد تومانی در شرکت ملی مس ، فساد دو میلیارد دلاری در پرونده بابک زنجانی ، سواستفاده مالی در تامین اجتماعی ، فساد گسترده در نظام بانکی کشور ، فسادهای مالی گسترده که منجر به تخلفات بزرگی در نظام شهر سازی و مدیریت شهری شده اند ، فقط بخش آشکار شده ای از مهم ترین فسادهای مالی کشف و اعلام شده در سال های اخیر هستند که در قوه قضاییه در حال رسیدگی است .
احتمالا اعداد و ارقام نجومی بسیار بیشتری که در آینده ای نه چندان دور و با تغییر در دولت ها و مدیران دست اندرکار اعلام خواند شد ، تاییدی هستند بر گستردگی دامنه فساد و فراگیری روز افزون آن در کشور ایران ...
بنا به تعریف سازمان شفافیت بین المللی ( trans parency international ) فساد ، سو استفاده از قدرت واگذار شده جهت منافع شخصی است .
در این جاست که نقش حکومت ها در مقابله با فساد مشخص می شود : حکومت به عنوان نماینده مردم و بر اساس قدرت تفویض شده از سوی مردم وظیفه توزیع عادلانه امکانات کشور بین عموم مردم را بر عهده دارد .
بدیهی است که یکی از وظایف اصلی و ذاتی هر حکومتی ، توزیع عادلامه امکانات و فرصت ها در بین تمامی افراد جامعه و گروه های خواهان و واجد شرایط استفاده از این فرصت ها و امکانات است . بنابراین هر نوع اقدام مسولان حکومتی جهت تامین منافع افراد یا گروه های خاص چه از داخل حکومت و چه از بیرون آن ، برای حمایت یاد دریافت رشوه یا هر اقدامی شبیه آن مصداق فساد و یا خرابی اساسی در عملکرد دولت هاست .
بدون تردید ریشه و خاستگاه هر عملکرد نادرست در حوزه ایجاد فساد را باید در ساختار دولت ها جست و جو کرد و برای مقابله با فساد ابتدا باید با وجود فساد در دولت مقابله کرد .
نظرات شما عزیزان: